Print Friendly, PDF & Email

گویش‎های محلی خوزستان، مانند گویش‌های دیگر نقاط ایران، تحت فشار شدید زبان معیار قرار دارند. افزایش سطح سواد، گسترش رسانه‎های جمعی از جمله اینترنت و رشد اقتصادی، عواملی هستند که وجود آن‌ها را تهدید می‎کنند. مورد اخیر باعث یکجانشینی عشایر، مهاجرت از روستا به شهر و مهاجرت گسترده به استان‌های پرجمعیت از سایر مناطق کشور شده است. همچنین، باید به انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ و آوارگی جمعیت در پی جنگ ایران-عراق توجه شود (به عراق vii مراجعه کنید). تمام این عوامل باعث کاهش تعداد گویشورانِ گویش‎های محلی شده است.

پیش از مهاجرت‌های گسترده‌ای که طی قرن بیستم رخ داد، جمعیت خوزستان در بیشتر قسمت‎ها از دو گروه زبانی تشکیل می‎شد: گویشوران عربی که در منطقه‎ای در امتداد خلیج فارس و رود شط‎العرب (ش َطْ طُلْ ع َ رَب) تا شهر اهواز زندگی می‎کردند و گویشوران گویش‎های ایرانی که در نواحی شمال غربی و تپه‎ها و کوه‎های دامنهٔ رشته‎کوه زاگرس ساکن بودند. عربی خوزستانی از نوع خلیجی است و تفاوت اساسی با عربی کویتی ندارد.

گرچه هیچ بررسی زبانی‌ای در خوزستان انجام نشده است، به نظر می‎رسد که گویش‌های ایرانی در این استان به دو دسته‌ی اصلی تقسیم می‌شوند: دزفولی- شوشتری (د- ش؛ به دزفول ii. دزفولی و شوشتری مراجعه کنید) که در این دو شهر تکلم می‎شود و بختیاری (به ایل بختیاری ii. گویش بختیاری مراجعه کنید) که در میان ایلاتی که در دشت‎های خوزستان زمستان می‎گذرانند و نیز مردم ساکن در روستاها و شهرهایی نظیر آغاجاری، مسجدسلیمان و رامهرمز تکلم می‎شود. از میان این گویش‎ها فقط دزفولی- شوشتری، مفصلاً، تشریح شده است (ماکینون، ۱۹۷۴). گزارش‎های نسبتاً کاملی دربارهٔ گویش بختیاری ایلیاتی وجود دارد. (لوریمر، ۱۹۲۲؛ همان نویسنده، ۱۹۳۰؛ همان نویسنده، ۶۳-۱۹۵۴؛ همان نویسنده، ۱۹۶۴)، گرچه این رهیافت‌های زبانی منسوخ شده‌اند. نشریات متعددی حاوی ضرب‎المثل‎ها و اشعار و واژه‌نامه‌های بختیاری در ایران منتشر شده و می‎شوند. هیچ یک از گویش‎های بختیاری یا شبه‎بختیاری که اشخاص محلی بدان‌ها تکلم می‎‌کنند، به خوبی بررسی نشده است و روابط میان آن‌ها و ارتباط آن‌ها با گویش‎های قبیله‎ای نیز مشخص نیست. تخمین اینکه چه تعداد از ساکنان استان هر یک از این دو نوع گویش را به عنوان زبان اول خود تکلم می‎کنند نیز دشوار است؛ هرچند تعداد آن‌ها، احتمالاً، چندصدهزار نفر است.

ظاهراً، دزفول و شوشتر با فاصلهٔ ۵۰ کیلومتری از هم جزایر گفتاری هستند. این موضوع بیانگر این است که زمانی دزفولی- شوشتری در منطقه‌ای بسیار گسترده‎تر از امروز تکلم می‎شد، اما در برهه‌ای، احتمالاً به دلیل مهاجرت گویشوران بختیاری یا دست‌کم افزایش تعدادشان در این دو مکان، منزوی شد. اینکه دزفولی- شوشتری از دو صامت حلقی عربی، /حِ/ و /ع/، وام گرفته است و تمایز آوایی بین /ق/ و /گ/ را حفظ می‎کند، نشان می‎دهد که این دو گروه گفتاری (دزفولی- شوشتری و عربی) تماس نزدیک و دیرینه‎ای با هم داشته‎اند؛ این امر همچنین نشان می‎دهد که، روزگاری، دزفولی- شوشتری در منطقهٔ جغرافیایی وسیع‎تری، نسبت به امروز، گسترش یافته بود.
بختیاری و دزفولی- شوشتری تمام ویژگی‎های نوع جنوب‌غربی را، که از نظر تاریخی فارسی را تعریف می‎کند، به نمایش می‎گذارند (ساندرمن، صفحات ۱۳-۱۰۶). هر دو به گروه لری جنوبی تعلق دارند (به گویش‎های لری مراجعه کنید). بختیاری و دزفولی- شوشتری از نظر نحوی، ریخت‎شناسی و گسترش واجی، کاملاً، شبیه به هم هستند و ریشهٔ آن‌ها هرچه باشد، باید قرن‎ها در تماس نزدیکی با هم بوده باشند. آن‌ها مانند تمام گویش‎های لری، کاملاً، در قالب فارسی مدرن قرار می‌گیرند. (به ادامه‌ی متن نگاه کنید.). برای کاربردهای دقیق‎تر این دو گروه گویشی، به مقالات مذکور مراجعه کنید، اما برخی از ویژگی‎های برجستهٔ آن‌ها در اینجا خلاصه شده است.

واج‎شناسی

از نظر تاریخی /ـُوْ/ پیش از آوای ملایم دندانی به /ـِی/ تبدیل شد: در بخت(یاری)، دزفولی- شوشتری بید (در فارسی بود)، پیل (در فارسی پول)، به‌جز روز؛ /ـَا/ به /ـُ/ کشیده تبدیل شد، /ـُوْ/ تودماغی: در بختیاری و دزفولی- شوشتری شوم (در فارسی شام)، اما در بختیاری هونه (در فارسی خانه) است (لوریمر ۱۹۲۲، صفحه‎ی ۱۲۶)؛ در هر دو گویش بختیاری و دزفولی- شوشتری، واکهٔ مجهول عقب، یعنی /ـُ/ کشیده، با /ـُوْ/ ترکیب می‎شود: در بختیاری پوست، در دزفولی- شوشتری پوس (در فارسی پوست). در شوشتری و دست‎کم برخی از گویش‎های شبه‎بختیاری، به‎عنوان مثال، رامهرمزی (که محلی‎ها به آن رومِزی می‎گویند)، واکهٔ مجهول جلو، /ـِ/ کشیده، با /ـِی/ ترکیب می‎شود: در شوشتری و رامهرمزی زیر، مانند فارسی (یادداشت نویسنده)، اما نه در دزفولی و دیگر انواع بختیاری: در دزفولی و بختیاری بید (کشیده) (در فارسی بید). در هر دو گویش بختیاری و دزفولی- شوشتری توقف‎های صوتی پساوکالیک ضعیف می‎شوند. بنابراین، رشته‎های /آب/ و /اب/ در بختیاری /آو/، در شوشتری /اُ/ و در دزفولی /او/ شده‎اند: آو، اُ، او (در فارسی آب)، شاو، شُو، و شو (در فارسی شَب). اغلب پساوکالیک /د/ ناپدید می‎شود: در بختیاری بِ‎آر (در فارسی بیدار).
بختیاری در مشخصه‎های واجی خاصی با لری شمالی مشترک است؛ از جمله حفظ واکهٔ مجهول جلو،/ـِ/ کشیده، و تغییر /خ/ به /ه/ که در لری شمالی قانون است اما در بختیاری، بعضاً، دیده می‎شود: در بختیاری هین (در فارسی خون)، اما در بختیاری خِریدن (در فارسی خَریدن). دزفولی- شوشتری در همهٔ موارد /خ/ را حفظ می‎کند. تنها در سه کلمه‌ٔ بختیاری رشتهٔ /فت/ به /(ه)د/ تبدیل می‎شود: گیرِد، گُد و رَاِد (در فارسی گرفت، گفت و رفت)، دقیقاً مانند لری شمالی (تمام مثال‎ها از لوریمر ۱۹۶۴، صفحات ۳۱-۱۳۰).

ریخت‎‌شناسی

دسته‎های ریخت‎شناسی اسم در بختیاری و دزفولی- شوشتری تقریباً با یکدیگر و با فارسی محاوره‎ای استاندارد یکسان هستند، گرچه دستگاه‎ها تا حدودی متفاوت است. پسوندها نشانگرهای اسم اصلی هستند: ۱. جمع: در بختیاری و دزفولی- شوشتری -(ه)ـَ‌ا و -ان با تأکید، در بختیاری -(گ)ال (در فارسی محاوره‎ای استاندارد -(ه)ـَ‌ا و -ان)؛ ۲. مفعول معین: در بختیاری و دزفولی- شوشتری -(ن)ه بدون تأکید (در فارسی محاوره‎ای استاندارد -(ر)و؛ ۳. اضافه: -ـِ بدون تأکید، مانند فارسی؛ ۴. اصطلاحاً «حرف تعریف نامعین»: -ـِی و -ـِ کشیده بدون تأکید، مانند فارسی؛ ۵. مرجع عبارات موصولی: -ـِی و -ـِ کشیده بدون تأکید، مانند فارسی؛ ۶. تضاد: در بختیاری -(ـِی)کا با تأکید، دزفولی- شوشتری -(ا)کا (در فارسی محاوره‎ای استاندارد -ـِ کشیده با تأکید)، برای تقابل با اسمی استفاده می‎شود که با اسامی دیگری که پیش‎تر در سخن بیان یا فهمیده شده‎اند، مشخص می‎شود.

ساختار کلامی و ریخت‎شناسی بختیاری و دزفولی- شوشتری به یکدیگر و به فارسی محاوره‎ای استاندارد نزدیک است. هر دو مانند فارسی محاوره‎ای استاندارد از پیشوند کلامی برای نشان دادن پیشرفت استفاده می‎کنند؛ بِ- در دزفولی- شوشتری، ـِی- در بختیاری (در فارسی می-). بختیاری نیز مانند فارسی، برای نشان دادن وجه شرطی از بی- استفاده می‎کند؛ دزفولی- شوشتری از ریشهٔ ساده استفاده می‎کند: بِخَرُم، خواَرُم (در فارسی محاوره‎ای استاندارد می‎خورم، بخورم). بختیاری و دزفولی- شوشتری ماضی نقلی بدون هیچ اثری از ارگاتیویتی دارند (به ساختار ارگاتیو مراجعه کنید). بر خلاف فارسی، زمان‎های کاملی بر اساس زمان ماضی و به دنبال آن اشکال «بودن» تشکیل می‎دهند. بنابراین: در دزفولی- شوشتری گفتُم‎اَ، گفتی‎اَ، گفتُم‎بی، در بختیاری گوهدُم‎ اَ، بی «گفته‎ام/ بودم». هر دو گروه پسوندی تشریحی دارند که در فارسی محاوره‎ای استاندارد نیست و نشان‎دهندهٔ تغییر حالت است: در بختیاری «رِزیستِ» (لوریمر ۱۹۵۵، صفحه‎ی ۱۰۵؛ در فارسی ریخته)، در دزفولی- شوشتری «پِرهس» (در فارسی پرید). هر دو پسوند انتخابی-ـَ‌ا دارند که در فارسی محاوره‎ای استاندارد نیست: در بختیاری «زینا» (ممکن است برخورد کند) (لوریمر ۱۹۵۵، صفحه‎ی ۹۶)، در دزفولی- شوشتری «وانهام» (ممکن است قرار بگیرم).

4 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افزودن دیدگاهx